(گفت و شنود طنز سیاسی)
آب پرتقال!
گفت: با اينكه دور دوم انتخابات تمام شده، هنوز گروههاي اپوزيسيون دارند درباره شركت يا عدم شركت در دور دوم با يكديگر جرو بحث مي كنند.
گفتم: حيوونكي ها!
گفت: برخي از آنها مي گويند شركت ما در انتخابات نشانه تائيد جمهوري اسلامي است و بعضي ديگر مي گويند بايد شركت كنيم و مبارزات خود را از درون حاكميت دنبال كنيم!
گفتم: سايت بالاترين با اشاره به اين جر و بحث ها خطاب به اپوزيسيون نوشته است؛ طوري بحث مي كنيد كه انگار جمهوري اسلامي براي شركت شما فرش قرمز پهن كرده است! آنها براي خاتمي هم تره خرد نكردند چه رسد به ما؟!
گفت: يكي از ضدانقلابيون ديگر هم در صفحه فيس بوك خود نوشته؛ دوره ما تمام شده نبايد گول اين ميزگردها و مصاحبه هاي بي بي سي و VOA را بخوريم.
گفتم: لوله آب خونه يارو تركيده بود. بعد از تعمير، آب زردرنگ از آن مي آمد رفيقش گفت؛ اين به خاطر زنگ زدگي لوله هاست؟ و يارو جواب داد؛ نه بابا! اين حرفها چيه؟! سازمان آب مي خواد بهمون خسته نباشيد بگه؛ از توي لوله آب پرتقال فرستاده!
(گفت و شنود طنز سیاسی)
آبياري !
گفت: اختلاف نظر درباره شركت در انتخابات دور دوم به يك موضوع داغ ميان گروههاي اپوزيسيون تبديل شده است.
گفتم: كه چي؟!
گفت: يك عده مي گويند بايد شركت كنيم تا از درون نظام با آن مبارزه كنيم و يك عده ديگر مي گويند اگر شركت كنيم ادعاي تقلب را بر باد داده ايم!
گفتم: حالا مگر پشه خودش چي هست كه فشار خونش چي باشه؟! آنها كه همه در خارج كشور كنگر خورده و لنگر انداخته اند و اجازه شركت ندارند!
گفت: حيوونكي ها بعد از شكست فتنه بدجوري بيكار شده اند و دنبال سوژه براي اختلاف بين خود و دعوا و فحش كاري با يكديگر مي گردند و اسمش را مي گذارند پروژه فلان! و طرح بهمان! و...
گفتم: چه عرض كنم؟! يارو به رفيقش گفت بيا بچه ات را جمع و جور كن. بدجوري پس داده و فرش رو نجس كرده! رفيقش گفت؛ اين چه جور حرف زدنه! بگو داره براي گل هاي قالي پروژه آبياري قطره اي اجرا مي كنه!
(گفت و شنود طنز سیاسی)
گنج
گفت: يكي از مدعيان فراري اصلاحات كه به انگليس پناهنده شده در وبلاگ خود به گروههاي اپوزيسيون توصيه كرده است كه از روياهاي خود غافل نباشند!
گفتم: منظورش چيست؟
گفت: نوشته است؛ اگرچه جنبش سبز شكست خورده و اين شكست همه ما را دچار استرس كرده است ولي مي توانيم پيروزي را در روياهاي خود مجسم كنيم!
گفتم: كه چه بشود؟!
گفت: «ح-غ» نوشته است تجسم پيروزي در رويا هم مي تواند استرس آزاردهنده اپوزيسيون را تاحدودي تسكين دهد!
گفتم: يارو مي گفت؛ ديشب خواب ديدم يك صندوق پر از سكه طلا پيدا كرده ام. صندوق را روي كولم گذاشته بودم و از شدت سنگيني آن يك اتفاق بدي افتاده بود. وقتي بيدار شدم ديدم، نصف خوابم تعبير شده، پرسيدند، يعني نصف گنج روي كولت بود؟ و يارو گفت؛ از گنج خبري نبود ولي بدجوري گند زده بودم!
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد